- اخ تفو
- اخ تف آب دهان و خلط گلو، افاده کراهت و نفرت کند
معنی اخ تفو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلغمی که از گلو با آواز بدهن آرند و بیرون اندازند آب دهان خیو بزاق، (به استهزاء) نشان دولتی بر سینه و که
نهان گردیدن پوشیده گردیدن پنهان شدن استتار تواری
نهفتگی
پنهان شدن، نهان شدن، پوشیده شدن
عدم موافقت با یکدیگر خف کردن نزاع کردن، خلیفه و جانشین کسی گردیدن، نزد کسی آمد و شد کردن تردد کردن، نزاع کشمکش. یا اختف آرا. عقاید گوناگون داشتن مقابل اتفاق آرا. یا اختف اخق. در خوی و خلق و شیوه کار با یکدیگر اختف و ناسازگاری داشتن، تضاد دو کوکب در جوهر چنانکه یکی سعد و دیگری نحس یا یکی ناری و دیگری مائی باشد، یا اختف کلمه. دو آوازی اختف رای. یا اختف نظر. مختلف بودن نظر و عقیده عقیده گوناگون داشتن، یا حل اختف. بر طرف کردن سبب های ناسازگاری و اختف از میان بردن ناهماهنگی و خف، اسهال شکم روش